گفتن ندارد / کوچه شلوغ و جای یک سوزن ندارد
نامرد مردم / حق علی و فاطمه خوردن ندارد
مادر به خود گفت / شاید کسی کاری به کار زن ندارد
من از نبی ام / حتما کسی کاری به کار من ندارد
افتادن زن / در پیش چشم دیگران دیدن ندارد
برخیز مادر / زینب پناهی غیر این دامن ندارد
وقتی حسینت / در لحظه ی گودال پیراهن ندارد
شاعر : مجید تال ( برگرفته از وبلاگ خوب فریاد العطش )